علم در بستر فلسفه غربی یا فلسفه توحیدی؟

علم در بستر فلسفه غربی یا فلسفه توحیدی؟

نگاهی گذرا به تاریخ علم نشان می دهد که حرکت علم در بستری فلسفی صورت می پذیرد  .

به عنوان مثال بوعلی سینا با فعالیت های علمی متنوع در بستری از اندیشه فلسفی به علم گرایش پیدا می کند .

فیثاغورث به آموزه های کاهنان مصری تمایل پیدا می کند و فراماسونری امروزی نیز به نماد های فیثاغورثی گرایش پیدا کرده است .

در تمام دنیا علم در بستری از اندیشه ی فلسفی حرکت می کند .

در روزگاری که تمدن اسلامی در قله افتخار علمی خودش بود، صرفاً به دلیل حرکت در بستر فلسفه توحیدی خودش رشد می کرد .

غرب پس از دوره رنسانس بر بستر فلسفه پوپریسم یا پوزیتیویسم حرکت و رشد علمی خود را آغاز کرد .

در واقع تفکرات فلسفی خودش را بستری برای حرکت ها و جهش های علمی قرار داد .

تا جایی که امروز برای پنج سال آینده انتشارات علمی دنیا برنامه ریزی و هدف گذاری می کند.

سوال اینجاست :

که امروز دانشگاهیان و اهل علم در کشور که در دانشگاه ها و دیگر مراکز علمی و پژوهشی سیر می کنند و مراحل مختلف علمی پژوهشی را می گذرانند ، بر چه بستر فلسفی حرکت می کنند ؟

به بیان دیگر مبانی فلسفی اندیشه علمی آنان چگونه است؟

طراحی تحصیلات آکادمیک براساس فلسفه غربی منجر شده است که نگاه دانشگاهیان به افق غربی ها باشد و هرگز به پیشینه‌ قوی شرقی-اسلامی نگریسته نشود .

دانشگاهی که طراحی شده و محصول فلسفه غربی باشد طبیعتاً بر بستر فلسفه اسلامی و نیاز شرقی ما نمی تواند حرکت کند .

پس یک تضاد بین نیاز ها و مقتضیات بستر شرقی – اسلامی در کشور و محصولات دانشگاهی و فارغ التحیلان دانشگاه ها بوجود می آید .

این تضاد منجر می شود که بیشتر دانش آموخته های ما انگیزه ای برای ماندن در داخل کشور نداشته باشند و تمایل آنان به رفتن بیش از علاقه به ماندن در کشور باشد.

این امر باعث می شود حتی آنان که به هر دلیلی امکان ترک کشور را ندارند .

نتوانند درک صحیحی از نیاز های جامعه خودشان به دست آورند وفن-آوری برتری را به جامعه اسلامی شرقی خودشان هدیه دهند .

هدف از این گفتار به هیچ روی تعمیم این مسأله و سیاه نمایی نیست؛

هدف آسیب شناسی و طرح این سؤال است که چرا این چرخه به آسانی نمی گردد.

چرا جامعه علمی دانشگاهی ، محصولات و خروجی های دانشگاه ها، دانشجویان و دانش آموخته های ما نمی توانند خود را با نیاز های صنعتی و رشد و توسعه صنعت بالنده تطبیق دهند؟

وقتی نگاه، نگاه غربی باشد، وقتی فلسفه، فلسفه غربی یا پوزیتیویسمی باشد اندیشمندان علمی و دانشمندان، دیگر نیاز های جامعه شرقی خودشان را نخواهند شناخت .

یعنی نمی توانند بین نیاز موجود و دانش آموخته شده ارتباط برقرار کنند و این امر منجر به فاصله بین صنعت ، اقتصاد و فضای علمی دانشگاهی می شود .

از این رو هرگونه تلاش برای از میان برداشتن چنین فاصله ای به ثمر نخواهد نشست . مانند دو قطب هم نام آهن ربا که هرچه بیشتر به هم نزدیک شوند، بیشتر یکدیگر را می رانند.

اگر ما بخواهیم تضاد را بر طرف کنیم بایستی روشی را در پیش بگیریم که غرب برای ربودن گوی علمی از تمدن اسلامی پیمود . غرب چه کاری کرد؟

غرب شروع کرد به ترجمه تمامی متون علمی تمدن اسلامی از زبان علمی آن زمان یعنی عربی و نشر دادن آنها .

ولی دیگر هیچکدام از نتایج و پیشرفت هایش را به زبان عربی ترجمه و منتشر نکرد.

اما ما چه کار می کنیم؟

متون انگلیسی یا زبان های دیگر مثل روسی، فرانسوی و آلمانی را ترجمه می کنیم و سپس بازخورد می دهیم !

یعنی خروجی هایمان را براساس نیازهایی بنا می کنیم که غربی ها طراحی کرده اند !

یک اتاق فکری در جهان علم وجود دارد که برای پنج سال آینده انتشارات علمی دنیا برنامه ریزی و هدف گذاری می کند .

چاپ هر مقاله و رساله علمی و گذراندن هر تز دکترا باید در قالب سرفصل هایی باشد که آنها تعیین کرده اند .

بنابراین دانشجویان ما براساس اهداف طراحی شده غربی رساله های علمی خود را تدوین می کنند و نتایجش می شود مقالات ارزشمندی به زبان غربی که در مجلات و نشریات خارجی معتبر با هدف کسب اعتبار علمی به نام خودشان چاپ می کنند.

علم امروز دیگر فقط علم محض نیست

علم امروز علمی است در خدمت اندیشه ای که از علم به عنوان یک ابزار برای تولید محصولاتی که در فلسفه تبیین شده است ، بهره می جوید .

نتیجه و حتی هدف فلسفه غربی یا پوزیتیویسمی، لذت گرایی و قدرت طللبی بوده و برای علم ارزش و بهای مادی از جمله تجمل گرایی، قدرت طلبی و تسلط گرایی قائل می شود .

لذا به طور طبیعی نیازهای مادی و نفسانی یک عالِم به بستر فلسفی مادی گرایی گره می خورد و دانش او تبدیل به ابزاری در جهت تأمین اهداف آن فلسفه و گسترش جهان بینی مادی می شود .

امروز ما باید یک بستر سازی فلسفی انجام دهیم و ابتدا بفهمیم می خواهیم کجا برویم؟ و چه کار کنیم؟

آیا ما می خواهیم یک تمدن غربی را در کشور شرقی و فلسفه اسلامی خودمان طراحی کنیم؟

 

  1. این کار غلط است و هیچ گاه نتیجه مثبت نخواهیم گرفت .
  2. ما به یک زیر ساختی مبتنی بر نیاز های شرقی و اندیشه اسلامی خودمان نیاز داریم .
  3. این زیر ساخت اگر به درستی چیده شود  که دادن این خوراک فکری کار متفکرین ما هست آن وقت دانشمندان و اندیشمندان علمی ما بر این بستر حرکتی صحیح خواهند داشت و نیاز جامعه خود را خواهند شناخت.
توسط | 2019-10-27T15:06:35+03:30 آوریل 14th, 2015|مقالات علمی|بدون دیدگاه

دیدگاه خود را بنویسید

شرکت ایلیا بنیان دانش

امیرآباد شمالی، خیابان شانزدهم پارک علم و فناوری دانشگاه تهران ساختمان شماره 2 ، اتاق 302

تلفن: 02188220687

فکس: 02188220688

وب‌سایت: http://www.iliyaco.ir